پنجشنبه 9 فروردين 1403   17:59:48
منوی معاونت فرهنگیمنوی معاونت فرهنگی
بازديدهابازديدها
تعداد بازديد اين صفحه: 876654
تعداد بازديد از سايت: 129445448
تعداد بازديد زيرپورتال: 876654
اين زيرپورتال امروز: 119
در امروز: 21866
اين صفحه امروز: 119
اطلاعات متنی
دوشنبه 26 شهريور 1397 مهارت تفكر خلاق

مهارت تفكر خلاق

مقدمه

آمار و ارقام حاكي از آن است كه متوسط طول عمر انسان در تمام دنيا و از جمله در ايران افزايش يافته است. توجه دولت به مسايل مردم بيشتر شده و در نتيجه رفاه عمومي هم افزايش يافته است ولي با اين وجود، شواهد و قرائني در دست است كه به ازاي افزايش پيشرفت و رفاه انسان، احساس خوشبختي و حال خوب داشتن در او پرورش نيافته است.

    يكي از نقاشان معاصر معتقد است كه انسان امروزي به نوعي بيماري مبتلا شده است كه مي توان آن را ناظر بودن صرف ناميد. احساس فزاينده بي حوصلگي نارضايتي و بي تفاوتي شاخص هاي اين بيماري است به عقيده ي او، عاملي كه انسان را در مقابل آن، ايمن مي كند. خلاقانه انديشيدن است شايد مهمرين مطلب براي فهم خلاقيت اين باشد كه هر كسي داراي تفكر خلاق است با اين تفاوت كه برخي بيشتر  و برخي كمتر خلاق اند ولي هيچ كس نيست كه مطلقا فاقد آن باشد (البته اين ويژگي فقط مختص خلاقيت نيست و تمام خصوصيات روان شناختي داراي اين ويژگي هستند).

ما انسان ها، در دوران كودكي ماهيتا خلاق و باز مي انديشيم ولي هر قدر كه بزرگتر مي شويم براساس خواسته هاي بزرگترها، افكار خلاقانه ما كمتر ميدان فعاليت پيدا مي كند. زيرا كه روز به روز نشان دادن علاقه ي ما به موضوعات مختلف، كنجكاوي و خلاقيت ما در ارزيابي و شناخت دنياي اطراف، كمتر مورد توجه آنها قرار مي گيرد.

تعريف تفكر خلاق

   حال با اين توضيحات در ابطه با تعريف تفكر خلاق بايد به تنوع تعاريف اشاره كرد پاول تورنس به عنوان يكي از پيشگامان مطالعه ي تفكر خلاق، معتقد است كه خلاقيت عبارت است از توانايي بوجود آوردن يك موضوع بديع و نو به حدي كه كاملا بي نظير باشد.

   سازمان جهاني بهداشت، تفكر خلاق را يك مهارت مي داند كه هم به حل مسأله و هم به تصميم گيري هاي مناسب كمك مي كند. با استفاده از اين نوع تفكر، راه حل هاي مختلف مسأله و پيامدهاي هر يك از آنها بررسي مي شوند و بدين ترتيب فرد قادر مي شود تا مسايل را از وراي راه حل هاي تجربه شده خود دريابد.

   در تعريفي ديگر كه مورد توافق اكثر متخصصات است، خلاقيت به اين شرح تعريف شده است.

خلاقت توانايي فرد براي توليد ايده ها، نظريه ها، بينش ها يا اشياء جديد و بديع و بازسازي مجدد در علوم و ساير زمينه هاست كه توسط متخصصان، اصيل و از نظر علمي زيبايي شناسي، تكنولوژي و اجتماعي با ارزش تلقي گردد.

   علاوه برا ين سه تعريف، تعاريف ديگري هم وجود دارد ولي همه ي اين تعاريف در چهار اصل اشتراك دارند كه عبارتند از

   اجزاء تفكر خلاق

1.سيالي : به طر كلي به توانايي ارايه ي پاسخ هاي متعدد به يك موقعيت معين اشاره دارد. به عبارت ديگر توانايي توليد ايده هاي فراوان، نشان دهنده سيال تر بودن تفكر فرد است. سيالي كه يكي از اجزاء تفكر خلاق محسوب مي شود. خود يكي از مراحل حل مسأله است. اگر فرايند حل مسأله را به خاطر بياوريد. يكي از مراحل آن بارش فكري نام داشت كه در اين مرحله، ذهن خود را كاملاً باز نگه مي داشتيم تا بدون در نظر گرفتن هر نوع محدوديتي، تا آنجا كه ميسر بود، راه حل مطرح كند. سهم مؤلفه ي سيال بودن در تفكر خلاق، توليد حداكثر پاسخ، سؤوال ونظر است. اگر شما در مواجهه با يك مشكل فقط يك راه حل بيابيد، اگر هنگامي كه استاد، بحث جديدي را به پايان رسانده است. سووال به ذهنتان نرسد، اگر در هنگام بازي شطرنج فقط حواستان به وزير باشد و بسياري از اگرهاي ديگر، روشن است كه در درجه ي سيال بودن ذهنتان به حدي كم است كه قطعاً منجر به تفكر خلاق نخواهد شد.

نكته

در ابتدا به خلاقانه تر فكر كردن بچه ها، اشاره اي شد. شايد يكي از دلايل خلاق تر بودن كودكان، سيال تر بودن ذهن آنها به خاطر سانسور كمتر است. درست است. كه ما هر چقدر بزرگتر مي شويم مي آموزيم كه :

زبان بريده به كنجي نشسته صم بكم              به از آن كه نباشد زبانش اندر حكم

  ولي تاوان سنجيده سخن گفتن كاهش سيالي ذهن ما است . ضمن اينكه بايد به اين نكته هم توجه داشته باشيم كه اين مسير قابل برگشت است به اين معني كه مي توانيم با خواستن وتمرين به سياليت دوران كودكي بر گرديم.

2.ابتكار : توانايي خلق ايده هاي بديع و غير عادي، ديگر مؤلفه ي تفكر خلاق است. به طور كلي ابتكار، خلق محصولات غير متعارف از منابع موجود است يك داستان يك وسيله يك اثر هنري، يك نظريه، يك .... همگي مي توانند يك محوصل غير متعارف باشند كه تا به حال وجود نداشته اند.

   به نظر مي رسد توجه به روابط ضعيف و دور از ذهن پديده ها، فرايندي است كه منجر به ابتكار مي شود. بر همين اساس بايد گفت كه بمناي تمام خلاقيت هاي تأثير گذار يافتن ارتباط بين موضوعات به ظاهر بي ربط بوده است.

    كشف نيروي آب بر اجسام معلق در آن، كشف پني سيلين وخلق تو سبزينه ي آن گياه عجيبي كه در انتهاي صميميت حزن مي رويد. همگي ناشي از يك قوه ي ابتكار است ابتكاري كه عوامل درظاهر بي ارتباط را به هم ربط مي دهد.

آيا شما فكر مي كنيد همه ي عوامل در ظاهر بي ارتباط، با استفاده از ابتكار، مرتبط شده اند؟

3.تخيل: تخيل عبارت است از توانايي به ذهن آوردن تصاوبر، پديد ه ها ، اشياء، روابط، ايده ها، عقايد و... اعم از تصاويري كه قبلا ديده شده و وجود دارند و تصاويري كه هرگز ديده نشده يا وجود نداشته اند. تخيل ممكن است آرزومندانه يا متكي بر واقعيت باشد و يا ممكن است به طرح و نقشه هاي آتي يا مرور ذهني گذشته مربوط گردد.

  به احتمال زياد، شما هم به خواب مي رويد و باز هم به احتمال زياد، گاه به گاه خواب هم مي بينيد، بعضا ما در روياها و حتي كابوس هاي خود، موجودات، اشياء و يا مكان هايي را مشاهده مي كنيم كه معمولاً قبلاً آنها را نديده ايم. كارگرداني اين فيلم با بازيگران قبلاً ديده نشده به عهده تخيل ماست. تخيل، نه تنها كارگرداني فيلم هاي در حين خواب را قبول مي كند بلكه در هنگام بيداري نيز، فيلم هاي ماندگاري مي سازد. از جمله عوامل مؤثري كه باعث شد فردوسي، شاهنامه را به نظم بكشد، تصوير پردازي و تخيل فرا زماني او بوده است. ضحاك مار دوش، اكوان ديو، اسفنديار روئين تن و ديگر شخصيت هاي شاهنامه، همه شخصيت هاي خلق شده اي هستند كه آنچه كه به آنها موجوديت بخشيده، در مرحله ي اول، تخيل شاعر بوده است.

4.انعطاف پذيري: انعطاف پذيري عبارت است از ارزيابي يك موضوع از جوانب و زواياي مختلف،بسياري از افراد بنا به عادت ياد گرفته اند كه يك موضوع را فقط از يك جنبه يا يك بعد نگاه كنند. پيامد اين گونه ارزيابي كردن موضوعات و پديده هاي اطراف، يافتن راه حل هاي محدود و پايبندي به روش هاي گذشته است. اينكه ما از روش هميشگي براي رفع مسائل و مشكلات خود استفاده كرده و به نتيجه هم مي رسيم، انتقادي وارد نيست ولي اين امكان وجود دارد كه ما بعضاً با موقعيت هائي مواجه شويم كه روش هاي قبلي ما چندان مؤثر واقع نيفتند، ارزيابي موقعيت هاي جديد از جوانب و زواياي مختلف اين شرايط را براي ما فراهم خواهد كرد كه با كشف روش هاي جديد، سريع تر و مشكل غلبه كنيم.

فرايند تفكر خلاق

  اگر به شما گفته شود كه يك صندلي را به ذهن آوريد، به احتمال زياد بلافاصله شئي را به ياد خواهيد آورد كه داراي چهار پايه، يك نشيمنگاه و يك پشتي است. اين خصوصيات، ويژگي هاي معمول يك صندلي است ولي اگر از شما خواسته شود كه يك صندلي خلاقانه را به ذهن آوريد، ذهن شما مانع  مي شود كه صندلي را متصور شويد كه داراي يك پايه بوده يا فاقد نشيمنگاه باشد. ذهن ما ياد گرفته است كه افراد، اشياء، مفاهيم و.... را  به صورت معمول، شناخته شده و كليشه اي بازسازي نمايد. ولي تفكر خلاق مستلزم اين است كه خصوصيات و ويژگي هاي رايج و كليشه اي هر پديده اي شكسته شد و بدين ترتيب ما بتوانيم از ويژگي هاي متعدد پديده هاي اطراف خود، استفاده هاي متنوعي ببريم.

   لازمه ي اينكه بتوانيم به شيوه اي خلاق بينديشيم اين است كه سيال، ابتكاري، تخيلي ومنعطف فكر كنيم. گرچه در مهارت حل مسأله و تصميم گيري، ما سعي مي كنيم كه راه حل هاي متعددي را مطرح كنيم اما تفاوتي كه وجود دارد به هدفا ين دو مهارت بر مي گردد. حل مسأله مهارتي است كه معطوف به يافتن يك راه حل است حال آنكه هدف تفكر خلاق كليشه اي نگاه نكردن به موضوعات اطراف است. اين موضوع مي تواند راه حلي در جهت رفع مشكل با هم اتاقي مان باشد و يا اختراع يك نرم افزار كامپيوتري كه بجاي ما تصميم گيري نمايد در هر دو مورد فوق تفكر خلاق مي تواند موثر واقع شود.

   در اينجا به نظر مي رسد ذكر اين تذكر خالي از لطف نباشد كه با وجود آنكه سرچشمه عقلانيت انسان، تفكر است ولي با اين وجود هرگز نمي توانيم ادعا كنيم كه در اين مهارت انساني كه پر ارزش ترين توانايي ماست. كامل شده ايم. هر قدر كه در آن منجر شده باشيم. باز هم بايد بخواهيم بهتر و بهتر بينديشيم. تفكر خلاق مثل حل مسأله يك راهبرد فرازماني . فرامكاني است كه هر كس با هر ميزان از آن لازم است كه سطح خود را ارتقاء دهد.

افزايش مهارت تفكر خلاق پيامدهاي مثبت متعددي را به دنبال خواهد داشت كه عبارتند از:

افزايش احساس رضايت از خود

يافتن جواب هاي متعدد براي يك سووال يا مشكل

افزايش توان تفكر

افزايش حس منحصر به فرد بودن

توسعه ي مهارت هاي جديد

موانع تفكر خلاق

  به طور كلي هر فرد بايد موانع رشد خلاقيت خود (اعم از اينكه دروني يا بيروني باشد) بخوبي بشناسد. ما بايد مشخص كنيم كه آيا اين موانع در خود ما وجود دارند و يا خارجي اند و آيا واقعي اند يا خيالي. آنچه مسلم است اين است كه تعداد زيادي از آنها از طرف خود ما بر ما تحميل مي شوند. مثلا اگر بنا به فعال بودن افكار ناكارآمد. اين فكر در ما بوجود آيد كه توانايي انجام كاري را نداريم. به احتمال زياد هيچ كوششي براي انجام ان نخواهيم كرد. هدف از اين بخش بررسي موانع و عوامل بازدارنده تفكر خلاق است و بدون شك تعمق بيشتر بر روي اين موانع ، ما را مستعد خواهد كرد كه به شكلي خلاقانه، آنها را مرتفع كنيم.

موانع تاريخي. فرهنگي

   از نظر تاريخي وفرهنگي شواهدي درست است كه نشان مي دهد افراد يك جامعه دست به خلاقيت نزده و براي مسايل خود دنبال راه حل جديدي نمي روند.

تا بوده چنين بوده و تا هست چنين هست

خشت اول چون نهد معمار كج                                         تا ثريا مي رود ديوار كج

پذيرش اين گونه امثال واشعار، براحتي الگوهاي ذهني ما را شكل مي دهند ومانع از چند وجهي فكر كردن ما خواهند شد.

علاوه بر اين، مفهوم تقدير نيز عاملي است كه در ذهن برخي از افراد جامعه ي ما در طول تاريخ شكل گرفته است، چرا كه همه چيز را به تقدير نسبت داده و نقش اراده و تفكر را بكلي نفي مي كنند.

موانع زيستي

  عده اي عقيده دارند كه استعدادهاي خلاق جنبه ي ارثي دارند، در حالي كه عده اي ديگر بر اين باورند كه محيط در بروز آن، عامل مهمي به حساب مي آيد. البته در اين كه ژن ها در بروز هر ويژگي انساني مؤثرند، جاي شك نيست ولي در مورد خلاقيت توسل به عوامل ارثي و زنتيك به عنوان تنها عامل، بيشتر يك بهانه به نظر مي رسد تا يك واقعيت.

    اگر فيلم (روز هشتم) (ژاكوون دومل ، 1998) را ديده باشيد مي توانيد موارد متعددي را نام ببريد كه نشان دهنده ي خلاقيت شخصيت عقب مانده ذهني فيلم است.

موانع جسماني

اين گونه موانع ممكن است برا ثر صدماتي كه ناشي از بيماري ها و تصادفات مختلف بر مغز وارده  مي شود، بوجود آيند، علاوه بر اين، نواقص بدني هم به صورت بالقوه مي توانند مانع از خلاقيت افراد گردند حال آنكه همه ي ما مي دانيم كه رودكي، مريم حيدر زاده، نابينا، بتهوون ناشنوا وهلن كلر نابينا و ناشنوا و لال بوده اند ولي خلاقيت آنها، تأثير مهمي را بر فرهنگ، ادبيات و هنر بر جاي گذاشته است.

موانع اجتماعي

محيط اجتماعي نيز بي شك در خلاقيت هاي ما تأثير مي گذارند. هر جامعه اي داراي آداب و رسوم خاصي است و بوسيله ي يك سري فعاليت ها، علايق و رفتارهاي اجتماعي از ديگر جوامع ممتاز مي گردد. اغلب هر عضو جامعه اين طور احساس مي كند كه اگر بخواهد از هنجارهاي اجتماعي و قوانين مضبوط آن منحرف شود. مرتكب كاري غير هنجاري خواهد شد. جوامع، حال چه يك ملت باشد و چه يك دسته ي خياباني، معمولا عضوي را كه بخواهد از الگوي هاي به رسميت شناخته شده، تخطي كد. تنبيه كرده و او را طرد مي كنند. بنابر اين، افكار منحصر به فردي نظير تفكر خلاق در صورتي كه بخواهند به تغييري منجر شوند، مخرب تلقي شده و ثبات و امنيتتي را كه ديگران از گروه انتظار دارند، به خطر مي اندازد، منصور حلاج، گاليله، فرويد از جمله خلاق هاي دوره ي خود بوده اند كه توسط جامعه خود طرد شدند.

  محيط اجتماعي در پرورش استعدادهاي خلاق ومنحصر به فرد در افراد خود عامل مهمي به حساب مي آيد. ابراز خلاقيت ها و ابداعات ايجاب مي كند كه افراد خطر كنند. بنابر اين اگر گروهي كه به آن وابسته هستيم نسبت به اين خلاقيت ها واكنش منفي از خود نشان دهد. اين كار ممكن است باعث شود كه خود را از آنچه واقعا هستيم كمتر احساس كنيم. متأسفانه در چنين مرحله اي ممكن است فرد براي آنكه خود را به عنوان عضوي مورد ذيرش به گروه بقبولاند عقب نشيني كرده و از كار اخلاقي كه قصد دارد انجام دهد. دست بكشد. اگر به خاطرتان مانده باشد اين موضوع در مهارت خود آگاهي تحت عنوان فشار گروهي مطرح شد.

   افكار ناكار آمد

  مهم ترين وشايع ترين موانع در راه پرورش تفكر خلاق، افكارناكارآمد است كه اهميت آن به مراتب بيش از موانع تاريخي. فرهنگي. زيستي. جسماني و اجتماعي است. آن دسته از موانعي كه تاكنون درباره ي آن صبحت شد. تا اندازه ي بسيار زيادي عوامل خارجي اند. چرا كه اكثر از بيرون بر فرد تحميل مي شوند. تعداد زيادي از آنها براي كساني كه دنبال بهان هاي براي عدم خلاقيت خود مي گردند. دلايل خوبي به شمار مي روند.

اين كه برخي از مردم خود را با اين دلايل قانع مي سازند كه عوامل بيروني هرگز نگذاشته اند تا خلاقيت خود را نشان دهند. در واقع به بهانه اي متوسل مي شوند كه بخودي خود يك فكر ناكارآمد به حساب مي آيد.

رسد آدمي به جايي كه بجز خدا نبيند                                بنگر كه تا چه حد است مكان آدميت

افراد مي توانند به واسطه كشف وحذف افكار ناكارآمد خود كه عمدتا داراي ريشه هاي تاريخي، فرهنگي، زيستي، جسماني و اجتماعي اند، خلاق تر شوند.

ارتباط تفكر خلاق وشوخ طبعي

  ويژگي هاي مختلفي براي انسان در نظر گرفته شده است كه وجه تمايز او را از ديگر موجودات نشان مي دهد. انسان موجودي ناطق، ابزارساز، اجتماعي و...

ولي يكي ديگر از ويژگي هاي تقريبا منحصر به فرد ما انسان ها، توانايي خنديدنمان است. به اين خاطر مي توان گفت انسان موجودي خندان است. به احتمال زياد، هر يك از ما ميوميوي گربه يا عوعوي سگ را شنيده ايم ولي آيا تا به حال كسي لبخند يا قهقهه يكي از اين جانوزان را ديده است! ممكن است كه شما بگوييد جانوران شادي خود را با حركت وحالت هايي غير از خنده نشان مي دهند. گرچه كه شما كاملا درست مي گوييد ولي همين مسأله كه فقط انسان است كه شادي خود را با خنده بروز مي دهد، وجه تمايز ماست.

  بدون خنده زندگي براي غالب مردم غيرقابل تحميل است. براي بسياري از مردم، شوخي ، راه اصلي احساس رضايت و يك نيروي شفابخش است.

   شوخي و شوخ طبعي ضمن اينكه خود، رفتاري خلاق محسوب مي شود، تسهيل كننده خلاقيت هم هست. اگر بخواهيم شوخ طبعي را براساس مؤلفه هاي تفكر خلاق ارزيابي كنيم. مي بينيم كه هر چهار مؤلفه سيالي، ابتكار، تخيل وانعطاف پذيري اجزاء ضروري شوخ طبعي است و بدين ترتيب مي توان نتيجه گرفت كه شوخ طبعي، فرآورده تفكر خلاق است. بدين معني كه اگر خلاقانه فكر نكنيم قاعدتا نمي توانيم شوخ طبع باشيم.

   بر طبق يك تعريف ، شوخ طبع كسي است كه خلاقيتش منجر به اظهار نظرها ، داستان ها و موضوعات خنده آور مي گردد. چنين شخصي قادر است به خود و وقايع زندگي بخندد و در عين حال با مردم و وقايع مرتبط باقي بماند. شوخ طبعي، موانع تاريخي، زيستي، جسماني، اجتماعي و رواني را كم رنگ مي كند و در نتيجه راه خلاقيت راه همواره مي كند.

  براي افرادي كه استعداد خود را در شوخ طبعي پرورش مي دهند و در اين راه بكار مي برند مشاغل خلاقانه اي نظير طراحي كاريكاتور، طنزنويسي، نويسندگي يا هنرپيشگي كمدي به انواع مختلف وجود دارد.

بسياري از پژوهشگران تفكر خلاق معتقدند كه جرقه ي راه حل هاي موفقيت آميز از طريق شوخ طبعي زده شدها ست.

البته روشن است كه بين مسخرگي وشوخ طبعي تفاوت بسيار است و بنا به همين تفاوت ها ، آنچه كه رفتاري خلاقانه محسوب مي شود و وخود منجر به پرورش تفكر خلاق هم مي گردد. شوخ طبعي است نه مسخرگي.

ناخوش آوازي به بانگ بلند قرآن همي خواند. صاحبدلي بر او بگذشت. گفت تو را مشاهره چند است؟ گفت هيچ. گفت پس اين زحمت خود چندين چرا همي دهي؟ گفت از بهر خدا مي خوانم گفت از بهر خدا مخوان

گرتو قرآن بر اين نمط خواني                               ببري رونق مسلماني

طبيعي است كه اگر فردي شوخ طبع نباشد، نمي تواند كه بلافاصله به فردي شوخ طبع بدل گردد، چرا كه شوخ طبعي نيز مانند ديگر خصوصيات آدمي، مهارتي است كه بتدريج رشد مي يابد. اقدام به فعاليت هاي از قبيل:

  • مطالعه مجلات طنز
  • مشاهده فيلم هاي كمدي
  • شرح تجارب شخصي با جنبه هاي طنز آميز
  • با ديگران شوخي كردن
  • شنيدن و خواندن لطيفه ها و داستان هاي طنز
  • ساخت لطيفه يا داستان طنز

باعث مي شود كه روحيه شوخ طبعي، بالاتر برود.

ضرورت تفكر خلاق در علوم

    با وجود آن كه تصور خلاق نقش مهمي درعلوم داشته است ولي در دانشگاه هاي ما، هيچ آموزش رسمي در اين باره وجود ندارد. شايد شما هم با اين گفته يك دانشجوي دكتراي يك از رشته هاي مهندسي هم عقيده باشيد. درت مام مدت تصحيلات، فقط يك استاد درباره ي جنبه ي خلاق علم ب ما صحبت كرد و آن هم خارج از مواد درسي ما بود.

  علم معمولا به عنوان (دانش طبقه بندي شده) تعريف شده است. حال آنكه همين دانش حاصل انديشيدن ويافتن راه هاي ابتكاري وخلاق است.

لازم است كه ما مفهوم استاتيك علم را به عنوان مجموعه اي از حقايق به مفهوم ديناميك علم بعنوان يك كاوش هميشگي تبديل كنيم. زيرا علم يك فرآيند خلاق است. علم آن قسمت از مجموعه ي دانش است كه در آن مفاهيم جديد به طور مداوم از آزمايش و ادراك در حال پرورش بوده و منجر به آزمايش وادراك بيشتر مي گردد.

   بنا به اهميتي كه تفكر خلاق در باروري علوم دارد در غرب از سال 1954 به بعد، بسياري از دانشكده ها، آموزش خلاقيت را اعمال كرده اند.

      همچنين بسياري از مؤسسات براي جبران عدم آشنايي فارغ التحصيلان با تفكر خلاق، دوره هاي آموزشي داخلي براي آنان ترتيب مي دهند.

  در كشور ما هم، اين ضرورت تشخيص داده شده است و اميد مي رود كه دوره هاي آموزشي مربوطه به شكلي فراگير اجرا شوند.

خلاقيت و تجربه

مبناي خلاقيت در علوم و هنر، دانش وتجربيات گذاشته است. اگر شما بخواهيد در اين زمينه ها دستاورد خلاقانه اي را به بار آوريد حتما لازم است كه اطلاعات كافي را كسب كرده  و تجربه هاي متعددي را پشت سر گذاشته باشيد. قطعاً شما قبول داريد كه خلاقيت انيشتين در خلق نظريه نسبيت و پيكاسو در ابداع سبك كوبيسم مبتني بر دانش و تجربيات گذشته ي آنان بوده است. بسياري از وقات ما به غلط گمان مي كنيم كه بدون عرق جبين و آگاهي از تجربيات ديگران خواهيم توانست كه ناگهان اثري خلاقانه و بزرگ ازخ ود بجاي گذاريم. شايد اين موضوع در مواجهه با چالش هاي زندگي روزمره مصداق داشته باشد ولي قطعا در رابطه با خلق آثاري كه گنجينه بشري محسوب مي شوند، مؤثر نخواهد بود.

تعداد بازديد اين صفحه: 6678
ديگر بخش ها درباره دانشگاه قم سامانه هاپيوندهاي مفيدارتباط با ما
آدرس پستي: قم - بلوار الغدير - بعد از شهرك قدس - دانشگاه قم
كدپستي: 3716146611
تلفن : 32103000- 025
فكس : 32854499- 025
پست الكترونيكي:
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (Qomuniguest)

معاونت فرهنگي - دانشگاه قم
مجری سایت : شرکت سیگما